مفهوم شایستگی­ها

برای شایستگی­ ها عبارات متعددی چه در ادبیات  داخلی و چه خارجی متداول شده است که همگی به مفهوم شایستگی دلالت دارند، مثل:

Capabilities, Criteria, Dimensons, Traits, Abilities, Skills.

در فارسی نیز برای معادل آنها از عبارات لیاقت، قابلیت، توانمندی، توانایی، صلاحیت و مهارت استفاده می­ شود.

پروفسور مک کلیلند در اوایل دهه 1970 در مقاله­ای تحت عنوان “آزمونی برای ترجیح شایستگی بر هوش” نشان داد که آزمون هوش، پیش ­بینی­ کننده ضعیفی برای توفیق فرد در شغل است، از این­ رو او شایستگی­ها را ملاک گزینش توصیه نمود.

در سال 1982، مک­ کلیلند و ریج بویاتیز در کتاب “شایستگی مدیران” اولین مدل شایستگی­ ها را ارایه دادند. تعریف آنان از شایستگی عبارتست از:

{ویژگی­ های ریشه ­ای فرد-انگیزه،خصوصیات، مهارت، نقش اجتماعی و مجموعه دانش- که او برای انجام وظیفه به کار می ­برد}

از نظر مک ­کلیند قابلیت (شایستگی) شامل سه خصوصیت اصلی است:

اول، خصوصیات زیربنایی فردی: منظور، خصوصیات اساسی و شخصیتی فرد است که موجب بروز رفتارهایی در موقعیت­ ها و اجرای وظایف گوناگون می ­شود که شامل پنج دسته است:

  • انگیزه- خواسته و فکری است که موجب انجام یک عمل می­­ شود؛
  • ویژگی­ های فیزیکی- مانند بینایی؛
  • نگرش ­ها و تصویرهای ذهنی فرد از خود؛
  • دانش- اطلاعات فرد در یک حیطه کاری مشخص؛
  • مهارت- توانایی انجام وظایف ذهنی و فیزیکی

دوم، خصوصیت رابطه علت و معلولی: به این معنا که شایستگی موجب بروز یا پیش­ بینی رفتار یا عملکرد مشخص می ­شود.

سوم، خصوصیت معیار: معیارهایی مشخص و قابل اندازه ­گیری برای هر شایستگی که بایستی جهت سنجش و ارزیابی شایستگی افراد و رسیدن به عملکرد برتر در دنیای واقعی تعریف شود.

در فرهنگ، شایستگی­­ های رفتاری، قابلیت­ها، توانایی­ ها، مهارت، دانش، انگیزه و ویژگی­ های فیزیکی قابل مشاهده افراد در عملکردهای موفقیت ­آمیز تعریف شده است.در عین حال، دیدگاه ­ها در مورد ماهیت یا ویژگی­ های شایستگی متفاوت است. برای مثال بویاتیز، شایستگی را خصوصیات برجسته فرد تعریف می­کند که به طور عملی با کارآیی او مرتبط است. در حالی­که فلچر آن را توانایی انجام فعالیت­ ها در یک حرفه با استانداردهای توصیف شده بیان می­ کند. تعریف اولی نگرش آمریکایی را منعکس می­ سازد، در حالی­که تعریف استانداردهای حرفه­ای نگرش انگلیسی را معرفی می­ کند. در واقع، این تفاوت ­ها ناشی از نگرش­های متفاوت به شایستگی­ ها است.

در مورد تفاوت دو دیدگاه (Competencies وCompetences) چنین تفسیر شده است که عبارت اولی به خصوصیات درونی فرد مرتبط بوده و دیدگاهی است که در آمریکا برای تشریح عملکرد بالاتر و به ویژه مدیران به­ کار برده می ­شود. در حالی­که عبارت دومی وظایف و نتایج مورد انتظار از شغل را نشان می­ دهد و به­ طور عمده در انگلیس و برای کلیه پرسنل سازمان (نه الزاما مدیران) مورد استفاده قرار می­ گیرد.

شرح

شایستگی­ ها (Competencies) صلاحیت­ ها (Competences)

نوع کشور

آمریکا انگلیس

هدف

بیانگر عملکرد برتر بیانگر حداقل استاندارد
تمرکز شخص (فرد)

شغل (نقش)

تاکید خصوصیات پرسنلی

وظایف و نتایج

گروه پرسنلی مورد نظر مدیران

همه پرسنل

 

امروزه، شایستگی­ ها عمدتا به ویژگی­ های مورد نیاز برای توفیق در شغل یا عملکرد برتر اطلاق می ­شود. شایستگی­ ها، به رفتارهای هدفمند دلالت دارد که می­ تواند ناشی از عناصر زیر باشد:

  • دانش و آگاهی: معلومات شغلی، اطلاعات و تخصص مرتبط با شغل
  • قابلیت­ ها یا مهارت­ ها: توانایی انجام کارهای مرتبط با اهداف شغلی
  • نگرش ­ها و ارزش ­ها: ترجیحات و یا مفروضات ذهنی فرد
  • ویژگی­ ها: خصوصیات شخصیتی و نحوه واکنش به شرایط و افراد
  • انگیزش: امیال درونی و اشتیاق برای اقدام
  • خودانگاری: درک فرد از خود
  • نقش­ های اجتماعی: برداشت دیگران از فرد